در دنیای امروزه عوامل زیادی موجب شده است که ارتباط بین والدین و کودکان، شکل متفاوتی به خود بگیرد. ارتباط سالم و به موقع با فرزندان به ویژه در سنین کودکی می توانید تاثیر بسیاری در آینده آن ها داشته باشد. آیا برقراری ارتباط با فرزندتان دشوار است؟ آیا نمی توانید مسائل و مشکلات خود و فرزندان تان را در آرامش برطرف کنید؟ آیا می توانید بدون عصبانیت و خشم با کودک رفتار کنید؟ اگر علاقه مند به برقراری ارتباط با کودکان به شکل سالم هستید، این مقاله جذاب را از دست ندهید و تا انتهای آن همراه ما باشید.
برقراری ارتباط موثر والدین با کودکان
در گذشته ارتباط والدین و فرزندان به شکل متفاوتی تعریف شده بود و غالبا والدین تسلط بیشتری بر روی فرزندان خود داشتند. اما تفاوت در نسل ها و نگاه متفاوت فرزندان امروزی ارتباط با آن ها را دشوار کرده است. در نسل پدران ما تعداد فرزندان غالبا بیش از امروز بود و فرزندان کوچکتر توسط فرزندان بزرگتر تربیت میشدند. زمان زیادی از فرزندان در کوچه و خیابان به بازی میگذشت و در ساختار خانواده، بچه ها جایگاه مهمی نداشتد. این امر باعث بروز محرومیتهایی در فرزندانی آن زمان که بزرگترهای فعلی باشند میگردید.
گسست بین نسل ها و نیز رواج بیشتر دانش و فرهنگ غربی باعث شده که حالا والدین بخواهند که مثل پدر و مادر خود عمل نکنند. این امر در کنار عدم اطلاع کافی از نتایج نحوه عملکرد خانوادهها در دهه 70 و 80 غرب و نبود آموزش صحیح در زمینهی اصول نوین روانشناسی رشد، باعث بروز مشکلات عدیدهای در ارتباط والدین با فرزندانشان شده که حاصل نهایی آن به فرزندسالاری موسوم است؛ وضعیتی که در جامعه کنونی متاسفانه رو به افزایش است.
بیشک بحرانهای اجتماعی و اقتصادی و عدم امکان استقلال اقتصادی در جوانان، طولانی شدن تحصیل، و نیز افزایش سطح انتظارات و توقعات در میان جوانان به این امر دامن زده است. حاکم شدن فرهنگ پولدوستی و معیار قرار گرفتن روابط مبتنی بر پول حتی از سنین پایین در کنار درگیری کاری والدین باعث شده تکیه والدین بر این قرار گیرد. متاسفانه به جای توجه و محبت بیشتر و اختصاص دادن وقت بیشتر به فرزندان معدود خود، اهتمام خود را بر هزینه کردن هر چه بیشتر بر آنان قرار دهند. از طرف دیگر به دلیل وجود معضلات اجتماعی، نگرانیهای والدین در زمینه مسائل تربیتی فرزندانشان افزایش یافته و باعث مداخلات بیش از حد در زندگی و تصمیمات فرزندان شده است.
مشکلات والدین و نحواه برقراری با فرزندان
دکتر بابک ثابتی روانپزشک در خصوص این سوال که بار ها توسط والدین پرسیده است توضیح می دهند:
در کلینیک مراجعات زیادی تنها به همین دلیل صورت میگیرد که والدین نمیدانند با فرزندانیشان چکار باید کنند. سوالات فراوانی از قبیل چگونه فرزندم را بخوابانم؟ چگونه وادارش کنم مسواک بزند؟ او را مهد بگذارم یا نه و از چه زمانی می توانم این کار را انجام دهم؟ اجازه دوستی با چه کودمانی را بدهم؟ اجازه تلفن زدن به دوستانش را بدم یا نه؟ چه مقدار مجاز است پای تلویزیون یا کامپیوتر بنشیند؟ چه برنامههایی را اجازه دارد ببیند؟ چه اسباببازی برای او بخرم؟ چگونه او را وادار کنم غذایش را کامل و به موقع بخورد؟ چگونه وادارش کنم با پدرش مؤدب باشد، فرزندان دیگر را نزند، در مهمانیها ابروریزی نکند، وسایل فرزندانی دیگر را بر ندارد و غیره. این موارد هر روز موجبات مراجعه عدهای از والدین را به کلینیکهای روانپزشکی باعث میشود.
نکاتی مهم در برقراری ارتباط با کودکان زیر 5 سال
نحوه برقراری ارتباط با کودکان به فراخور سن آن ها متفاوت است. برای مثال نوع ارتباط و نیاز کودکان 2 یا 3 ساله با کودکان 5 ساله یکسان نبوده و نیاز به آگاهی از خلقیات فرزند در شرایط سنی مختلف دارد. لذا در ادامه به بررسی مهمترین نکات کلیدی برقراری ارتباط با فرزندان با توجه به شرایط سنی آن خواهیم پرداخت.
توجه به روند رشد طبیعی کودکان
در مورد فرزندان زیر 5 سال مسئله مهم این است بیشتر باید منتظر بود تا روند رشد خود و تغییرات لازم را در او به وجود بیاورد. اگر بچه احساس کند شما در مورد یکی از مراحل عادی رشد در مورد او نگرانی زیادی دارید مطمئنا آن را به یک بحران تبدیل میکند. برای همین است که در روانشناسی رشد امروزه گفته میشود که مادر تنها باید به اندازه کافی خوب باشد نه بیش از حد. وقتی مادر بخواهد کودکش هر چه زودتر دستشویی رفتن را یاد بگیرد ، آن وقت است که این روند رشدی ساده تبدیل به یک بحران میشود. همه فرزندان بالاخره یاد میگیرند با قاشق و چنگال غذا بخورند، وقتی نیاز به دستشویی دارند آن را بیان کنند، وقتی گرسنه میشوند غذا بخورند و غیره. نکته مهم این است که بدانیم که برای رسیدن به این اهداف در اکثر قریب به اتفاق موارد تنها لازم است صبر کنیم .
ارتباط مستقیم و توجه به کودک
نکته مهم دیگر اینست که آن چه فرزند کوچک از شما میخواهد توجه است. اگر آن را از طریق مثبت و به سادگی دریافت نکند، به راههای دیگر متوسل میشود تا آن را به دست بیاورد. وقتی هیچگاه وقت کافی برای فرزند خود نگذارید، آن زمان برای این که او را ببینید داد میزند، کاغذها را پاره میکند، عینک را میشکند، خواهر کوچکتر را آزار می دهد. توجه کنید که معیار وقت گذاشتن برای فرزند، آن وقتی نیست که برای گرفتن آب میوه یا شستن لباسها یا جمع کردن اتاقش میگذارید، بلکه وقتی است که با خود او میگذرانید و با او بازی میکنید یا حرف میزنید یا با هم کارتون نگاه میکنید.
برقراری ارتباط یکسان والدین با فرزندان
نکته بسیار مهم دیگر آن است که معیارهای تربیتی پدر و مادر در نحوه ارتباط با فرزند باید یکسان باشد و اگر اختلاف نظری در این مورد وجود دارد در غیاب او بین پدر و مادر بحث شده و به یک نتیجه مشخص و قابل رعایت برای هر دو برسد. اهمیت این حتی بیش از این است که نتیجهای که مورد اتفاق والدین است از نظر علمی درست است یا غلط. بدیهی است که در موضوعات مورد اختلافنظر بهتر است با مشاوره با متخصصین تصمیم درست اتخاذ شود ولی حتی اگر این تصمیم غلط هم باشد، باید والدین یک حرف را زده و یک رویه را دنبال کنند.
نکته بسیار مهم دیگر آن است که معیارهای تربیتی پدر و مادر در نحوه ارتباط با فرزند باید یکسان باشد و اگر اختلاف نظری در این مورد وجود دارد در غیاب او بین پدر و مادر بحث شده و به یک نتیجه مشخص و قابل رعایت برای هر دو برسد. اهمیت این حتی بیش از این است که نتیجهای که مورد اتفاق والدین است از نظر علمی درست است یا غلط. بدیهی است که در موضوعات مورد اختلافنظر بهتر است با مشاوره با متخصصین تصمیم درست اتخاذ شود ولی حتی اگر این تصمیم غلط هم باشد، باید والدین یک حرف را زده و یک رویه را دنبال کنند.
چرا والدین در برقراری با کودکان دچار مشکل می شوند؟
در بیشتر مواقع انتظار ما از فرزندانمان غیرواقعی و غیر منطبق با شرایط سنیشان است. برای یک کودک 5/1 ساله نظم و انضباط اصلا مفهومی ندارد. برای یک کودک 3 ساله اینکه بچهی خوبی باش یا مؤدب باش خواسته کاملا مبهمی است. غالبا باید به خصوص با فرزندانی کوچک خیلی صریح بود، مثل این که وقتی وارد خانه شدیم بگو سلام و اگر میوه خواستی به من بگو خودت دست نزن. برای فرزندانی کوچک اصلا لازم نیست دلیل و برهان بیاورید.
اما یکی از بزرگترین دلایل مشکلات کودکان با والدین خود به دلیل عدم ثبات رفتاری پدر ها و مادرها با کودکان است. برای مثال ممکن است روز خوبی را گذرانده و یا اتفاق های خوبی برای شما رقم خورده باشد، بنابراین با فرزند خود مهربان تر و نرم تر برخورد خواهید کرد. در حالی که ممکن است با همسر خود بحث کرده و یا اتفاق غیر منتظره شما را عصبی کرده باشد، در این حالت باز هم رفتار شما با کودکان مناسب است؟!
متاسفانه عدم ثبات رفتاری والدین یکی از دلایل اصلی مشکلات با فرزندان است، زیرا خود کودک هم نمی دانید آیا رفتارش درست بوده یا غلط. بنابراین در تربیت فرزند خود قوانین مشخصی تعریف کنید و براساس احساسات خود با او رفتار نکنید. برای مثال اگر قانونی برای ساعت خواب فرزند خود دارید، حتما بر آن قانون پایبند بوده و به دلیل اینکه شما روز خوبی داشتید به فرزنداتان اجازه دیر خوابیدن را ندهید.
راهکارهای موثر برای برقراری رابطه با کودکان
بدون شک داشتن آگاهی از نحوه برخورد با کودکان می توانید تضمین کننده ارتباط با فرزندان در آینده باشد. در ادامه به چند نکته و راهکار ساده برای برقراری ارتباط با کودکان اشاره شده است.
- با کودکان خود صادق باشید.
- به فرزندان عشق بورزید.
- زمانی را برای توجه و بازی به اختصاص دهید.
- ثبات عاطفی داشته باشید.
- دست از مقایسه کودک خود با دیگران بردارید.
- در برخی زمان ها به او حق انتخاب دهید، برای مثال اجازه دهید خودش کتابش را انتخاب کند.
- هیچگاه او را برای بیان احساساتش سرزنش نکنید.
- ارتباط کلامی داشته باشید، البته در کودتان زیر سه سال بغل کردن و در آغوش کشیدن مهمترین راه ارتباطی با فرزند است.
- از برچسب زدن به فرزندانتان خودداری کنید.
- کودکان را به موقع تشویق کنید، نه همیشه.
- اجازه دهید برخی کارها را با نظارت شما تجربه کند.
- کودک را مجبور به کاری نکنید، بلکه با او مشارکت کنید.
- به قوانین و اصول خود پایبند باشید و احساسی برخورد نکنید.
- نه گفتن و روش صحیح آن را ما به عنوان والدین باید به فرزندانمان یاد دهیم.
کلام آخر
یادمان باشد که فرزندان ما از حرفهای و موعظههای ما چیزی یاد نمیگیرند بلکه از عمل ماست که میآموزند. باید نه گفتن فرزندانمان را از خودمان شروع کنیم. اولین دفاع فرزندان تخیل است وقتی خیلی تنها باشند، زیاد تخیل میکنند و بعضی از فرزندان که تک فرزند خانواده هستند، تخیل را تا سن بالا هم دارند. تخیلات خیلی دور از دسترس اغلب بیخطرتر هستند.
نحوه برقراری ارتباط با کودکان در سنین پایین، تضمین کننده رفتار فرزندان در دوران های نوجوانی و جوانی است. به عنوان پدر و مادر، ما موظف هستیم الگوی رفتاری و تربیتی مورد نظر خود را به فرزندمان منتقل کنیم. فرزند ما باید بداند که فرزند ماست و باید بداند معیار ما برای یک بچه با صفات مثبت چیست. بعدها که بزرگتر شد میتواند این الگو را زیر سؤال ببرد، اما در کودکی باید با معیارهای خانواده تربیت شود.
0 دیدگاه